SkyWwe Presents

w

ww

www

www.

www.S

www.Sk

www.Sky

www.Sky-

www.Sky-W

www.Sky-Ww

www.Sky-Wwe

www.Sky-Wwe.

www.Sky-Wwe.i

www.Sky-Wwe.iR

: مـــترجم
SiGMA

: زمان بندي و زيرنويس
Randy_SLiMShadY

ارائه اي متفاوت از وب سايت اسکاي دبليو دبليو اي
www.SkyWwe.net

. ميليون ها سال پيش به ما زندگي دادن

و ما با اون چيکار کرديم ؟

لوسي ؟

. مثل آب خوردنه
. ميري تو - مياي بيرون . همين

پس چرا خودت نميتوني انجامش بدي ؟ -
. فرض کن اوني هستيم که منتظره , اون يه آدم درست حسابي ميخواد

. تو اونو متحير ميکني , آره

چي توشه ؟ -
! عجب -

. به من بد بين نباش
بهم اعتماد داري , مگه نه ؟

,ريچارد من واقعا ازتو خوشم اومده
. اما الان بايد به خودم برسم

. رو خيلي چيزا بايد متمرکز بشم

هٍي چيکار ميکني ؟ -
. دارم ميرم خونه چون دوشنبه امتحان دارم

. بايد دوش بگيرمو درسامو بخونم
باشه ؟

چند روز پيش که رفته بودم موزه , ميدوني چي فهميدم ؟ -
چي ؟ -

. اسم " اولـين زن " رو لوسي گذاشتن

حالا بايد حالم بهتر باشه ؟ -
. آره ... نه -

. بهت زنگ ميزنم -
. باشه ... باشه -

. من مطمئن نيستم . ذوق و استعداد خودمو قبول ندارم
... هر موقع به اين مرد زنگ زدم نتونستم اونو

. اما اگه تو باشي , مشکلات حل ميشه

. ميري تو , پيش پذيرش
.. و ميخوي آقاي " جِنِگ " بياد پايين

. اون مياد پايين
. چمدونو ميگيره , توهم بلافاصله يکي از اون لبخنداي قشنگتو ميزني . کار تمومه

. نگاه کن , حتي ميتوني از همينجا پذيرش رو ببيني
! يالا

چي تو چمدونه ؟ -
. نميدونم , يه چندتا سندو مدرک -

. اه , پس بذار ببينيمش -
. قفله . آقاي " جِنِگ " فقط رمزشو ميدونه -

. من فقط يه پادو ام

براي اين کار بهت پول ميدن ؟ -
. آره , يه جورايي -

مثلا چقدر ؟

خـٌب , ميخواي مامله کنيم ؟ -
نه .. نه . چند بهت ميدون ؟ ميخوام بدونم ... چقدر ؟

. هزار دلار -
براي تحويل سندو مدرک بهت 1000 دلار ميدن ؟ واقعا ؟ -

. نميدونم , اين يه کار 10 دقيقه اي تو قرارداده
. مقاومت هم کار من نيست

. کار منم نيست , باي -
. گوش کن -
چي ؟ -

. بين خودمون تقسيمش ميکنيم

. پونصدتا براي تو , پونصدتا براي من

. بهت زنگ ميزنم -
! گوش کن -

. توي اين هفته اين پنجمين باره که باهمين کلاهِ گاو چروني اومدم تو همين هتل

. مشکل حل شد
. برو برو , من منتظرت ميمونم

. لوسي , من هزار بار اين کارو کردم
. فقط سند مدرکه

. اونا فقط ميخوان از روش کپي بگيرن
. حتي کلاهِ منم تو اين کشور کپي داره

. ببين , برچسبِ ساخت تايوان

. بـدرود گـاو چرونه با کلاهِ تقلبي

عزيزم , خواهش ميکنم ؟ -
... ريچارد بايد برم -
چه غلطي داري ميکني ؟

. متاسفم , من واقعا به کمکت احتياج دارم
! بس کن

. همين الان اين دسبندو بازش کن -
. نميتونم , من کليدارو ندارم -

. تو فقط بايد بري پيش پذيرش -
. نه , همين الان بازش کن -

. متاسفم , من واقعا هيچ چاره اي ندارم -
. هرچي زودتر بري , زودتر برميگردي
چرا اين کارو با من ميکني ؟ -

. من همينجام , قول ميدم
! قول ميدي ؟ قولت تو سرت بخوره

. گفتم پونصد تا برا تو ... پيشاپيش اينم پونصدتاي تو
. خيلي آشغالي -

. تو خيلي باحالي -

ميتونم کمکتون کنم , خانوم ؟ -
. بله -

. من بخاطر آقاي " جِنِگ " اينجام
. بله -

بايد بگم کي اينجاست ؟ -

. ريچارد

. ريچارد منو فرستاده

. سلام جناب " جِنِگ " , يکي اينجا ميخواد شمارو ببينه

اسمتون چيه ؟ -

. نه , ريچارد

. ريچارد داره دنبال جاي پارک ميگرده

. اون با يه ريچارد نامي اينجاست

. جناب " جِنِگ " ميخواد اسم شمارو بدونه

.لوسي -
لوسي چي ؟ -

. فقط لوسي
.. اگه ممکنه لطفا عجله کنيد

. يه لحظه
. اون ميگه فقط لوسيِ

. مستر " جِنِگ " تو راهه
. همينجا بمونيد

ميتونم بشينم ؟ -
. جناب " جِنِگ " گفت شما بايد همينجا بمونيد , فکر ميکنم بهتره درست همينجا باشيد

. ببخشيد
چطور ميتونم کمکتون کنم ؟

.صبر کنين

! خواهش ميکنم

. خواهش ميکنم , من از هيچي خبر ندارم
. خواهش ميکنم

. خواهش ميکنم

شما انگليسي صحبت ميکنيد ؟

اسپانيايي صحبت ميکنيد ؟

. لوسي , من لوسيم
. يه اشتباهي رٌخ داده ... من فقط قرار بود اين چمدونو تحويل بدم

, اگه شما کليدارو گٌم کنيد
. بايد دستمو قطع کنيد

. بايد زنجيرو بشکنيد

. خواهش ميکنم

. التماس ميکنم , لطفا

..نه

..نه

.خواهش ميکنم

. سلام خانم , من انگليسي بلدم . حرفاي شمارو براي جناب " جانگ " ترجمه ميکنم

. لطفا بهش بگو من هيچ کاري نکردم

. من از هيچي خبر ندارم
اين يه اشتباه وحشتناکه , خٌب ؟

. لطفا ... لطفا اينو بهش بگين -
. باشه , مشکلي نيست

. جناب " جانگ " ميخوان بدونن چي تو چمدونه -
. من نميدونم چي تو چمدونه -

انگليسي بلدي يا نه ؟ -
. آره بلدم -

. من توي يه دبيرستان بين المللي تو نيو يورک درس خوندم -
. خيلي خٌب

. ريچارد چمدونو داد به من که بدمش به شما , تمام چيزي که ميدونم همينه
. خٌب , لطفا اينارو بهش بگو

يه کاغذ بهم داده با يه شماره , چيه اين ؟

. رمز بازکردن چمدون

واقعا چي توشه ؟ -
. هيچ چيزِ خطرناکي وجود نداره -

پس چرا خودش باز نميکنه ؟

. به آقاي ريچارد اعتماد ندارن -
. منم بهش اعتماد ندارم -

. منم يه هفته س دارم باهاش قرار ميذارم

. باشه باشه -
. جناب " جانگ " اسرار دارن شما بازش کنيد -
. باشه باشه -

. خواهش ميکنم , خدايا کمکم کن

. ايشون ميخوان عجله کنيد
. آقاي " جانگ " کاراي ديگه اي هم دارن که انجام بدن

ميتونين توصيف کنين محتوياتش چيه ؟

. چهارتا نايلون پلاستيکي با پودر هاي آبي يا شايدم بنفش

. نميدونم .. به نظر مياد ماري جوانا باشه

. جناب " جانگ " ميخوان به شما پيشنهاد يه شغل رو بدن -
يه شغل ؟ -

. من شغل نميخوام

... اگر حيات , تقريبا از 1 ميليارد سال پيش شروع بشه

. ما مجبور خواهيم بود 400 هزار سال صبر کنيم تا اولين سلول هاي ساده ي عصبي رو ببينيم

. همونطور که ميدانيم , از اينجاست که حيات آغاز ميشه

, وقتي که اطلاعات از يه مغزِ چند گرمي بياد

. امکان تعيين هوش از بين ميره
... اعمال ما

. غير ارادي هستن
, با يک عصب شما زنده ايد

. با دو عصب , شما داراي حرکت هستيد

. و با " حرکت " , چيز هاي جالب شروع به رخداد ميکنن

. حيات جانوري به ميليون ها سال پيش برميگرده

. که در اون دوران , اکثر گونه ها تنها از 3 تا 5% قابليت مغزشون استفاده ميکردن

... اين مِنوال ادامه داره تا اين که در بالاترين جايگاهِ اين زنجيره حيواني به انسان ميرسيم

. و گونه هايي مي بينيم که از قابليت مغزي بيشتري بهره مي گيرند

. شايد 10% چندان قابل توجه به نظر نرسه , اما کار هايي که موفق شديم با اون انجام بديم فوق العادست

. حالا بيايد راجع به يه مورد خاص بحث کنيم

: تنها جانداري که ميتواند از مغزش بهتر از ما استفاده کند

. دولفــين

. تخمين زده شده که اين حيوان شگفت انگيز قادر است از 20% قابليت هاي مغزيش بهره برداري کند

خاصه اينکه به حيوان اجازه مي دهد تا داراي نوعي سيستم رديابي باشد

. که به مراتب کار آمدتر از ردياب هاي ساخت بشر است

اما دولفين ردياب خود را اختراع نکرده
. بلکه آن را به طور طبيعي توسعه داده است

. و اين قسمت مهمي از انديشه هاي فلسفي امروزِ ماست

... بنابر اين آيا مي توان اينگونه نتيجه گرفت که انسان بيشتر

به " داشتن " مربوط است تا " بودن " ؟

با شکم من چيکار کردين ؟

. هيچکار
. فقط يه بٌرش افقي زدم که خيلي هم خوب انجام شده

. و ظرفِ يک ماه , هيچ اثري از زخم قابل رويت نيست

. و باهمون شکم صاف و قشنگت , ميتوني تابستون آينده برگردي به ساحل -
. به اينجاي قضيه اهميت نميدم -

پس ميترسي چيزي از بدنت در آورده باشم ؟

. ميتوني مطمئن باشي که اعضاي بدنت رو درو نکردم

. فقط يه بسته رو گذاشتم توي شکمت
. موادي که بچه هاي اروپايي دوست دارن , باور کن

چي هست ؟

. خٌب , اصطلاح علميش سي.پي.اچ.4 ـه

. اما براي سلول ها زياد جالب نيست , داريم روش کار ميکنيم تا اسم بهتري پيدا کنيم

پيشنهادي داري ؟

. اوه , معذرت ميخوام
. خوش اومدين , بفرماييد

. عاليه , عاليه

. شگفت انگيزه

چطوري ؟ -
. خيلي خوبم ناتان

. اول از هرچيز , تشکر فراوان بابت شرکتتون در اين عمل متهورانه

. که من مطمئنم بي عيب و نقص پيش خواهد رفت

. اين پاسپورت ها و بليت هاي ترو تميز به شما کمک ميکنه تا ظرف 24 ساعت آينده به خونه هاتون برگردين

. تا زمان ورود , شما توسط آدماي من تحت کنترل بٌرده خواهيد شد

. و فايدش اينه که جنسام به من برمي گردن

. و شما هم آزاديتون رو که واقعا هم لايقش هستيد , دوباره به دست خواهيد آورد

و هرچند مطمئنم نيازي به ياد آوري نيست , اما اگه هرکدام از شما وسوسه بشه که به مقامات خبر بده

. يا خودشو تسليم کنه , ما اسامي و آدرساي خانواده هاي تک تکتون رو داريم

. حتي اقوام دورتون رو

. پس ما تکيه به احتياط و توجه کامل شما داريم

. خوبه
: آقايون , خانم . اجازه بدين براتون آرزو کنم

. سفر خوبي داشته باشين

ميخواي مواد رو بفروشي ؟
. متاسفم , اين نحوه ي تجارتِ ماست

: براي مخلوقات بُدُوي مثل ما , به نظر مي رسد زندگي تنها يک هدف دارد

. کسب زمان

. و اين گذر از زمان , تنها هدف واقعي هريک از سلول هاي بدن ما نيز هست

براي نِيل به اين هدف , توده هاي سلولي که نوع بشر و کرم خاکي را مي سازند

. فقط دو راه حل دارند

. فنا ناپذيري

. يا تکثير

اگر زيستگاه آنان مساعد يا شکوفنده نباشد

. سلول ها فنا ناپذيري را انتخاب ميکنند

. به عبارت ديگر , خدکفايي و خودگرداني

, از طرف ديگر , اگر زيستگاه مطولب و سازگار باشد

. آنها تکثير را برمي گزينند

از اين طريق وقتي سلول ها مي ميرند , اطلاعات جنسي و دانش خود را به سلول هاي بعدي منتقل ميکنند

. و سپس به سلول هاي ديگر . و همچنان ادامه دارد

. بدين ترتيب , دانش و فراگيري در گذر زمان دائما انتقال پيدا ميکنه

. خٌب خٌب آروم باش , زمان بهايي داره

. از اين مرحله هم ميگذريم , از اينجا ميري

. زمانو حفظ کن , کاري نکن , آروم باش , تو زنده اي

. تو زنده اي , همين مهمه . زمانو حفظ کن

. حوصله ندارم

بياين تصور کنيم , براي چند دقيقه , زندگيمون به چه شکلي بود

. اگر ميتونستيم مثلا , به 20% از قابليت مغزيمون دست رسي داشته باشيم

. در اين مرحله , کنترل کامل بدنمون در اختيار خود ماست

! آقا
بله ؟ -

آيا از نظر علمي ثابت شده ؟
. اعتراف ميکنم که تا اين لحظه فقط در حد فرضيت -

اما اگه دربارش فکر کنيد , احتمالا پٍي مي بريد که

يوناني ها , مصري ها و هندي ها طي قرن ها قبل از اختراع ميکروسکوپ

. ايده و مفهوم سلول را داشتن

اما راجع به " داروين " بگم که وقتي نظريه " تکاملِ " خودش رو مطرح کرد , همه فکر کردن احمقه

. اين به عهده ي ماست که قوانين و مقرارت رو , عوض کنيم و از تکامل به انقلاب بريم

انسان داراي صد ميليارد " نٌرونِ " که

. تنها 15% از اون ها فعال شدن

. ارتباطات موجود در بدن انسان , بيش از ارتباطاتيه که بين ستاره ها در کهکشان وجود داره

. ما صاحبه شبکه ي عظيمي از اطلاعات هستيم , که تقريبا هيچ دسترسي اي بهش نداريم

آقا ؟
بله ؟ -
مرحله ي بعد چي ميتونه باشه ؟

. خٌب , مرحله ي بعد احتمالا , کنترل بر ديگرانه
. اما براي اون لازمه که حد اقل به 40% از توانايي مغزمون دست رسي داشته باشيم

. بعد از کنترل برخودمون و ديگران , به کنترل اشيا ميرسيم

و حالا اين ها فقط , در حد تخيالات علميه

. و ما ديگه چيزي نميشناسيم , بيشتر از سگي که ماه رو تماشا ميکنه

! معذرت ميخوام آقا
بله ؟ -

چي مي شه اگه يه نفر به دلايلي که به ذهنمون نميرسه , به 100%ـه قابليتِ مغزيش دست پيدا کنه ؟

100%?
! بله -

. نظري ندارم

هٍي , انگليسي بلدي ؟
! نه نه -

تو انگليسي بلدي ؟
! آره آره -
. منو ببر بيمارستان

GENERAL HOSPITAL

. بيمارستانه
. منتظرم بمون -

بخش جراحي

! خانم

! هٍي خانم
. من به کمک احتياج دارم . ضروريه -

. شما نبايد اينجا باشيد . ما داريم جراحي ميکنيم

. خواهش ميکنم . برو بيرون

. به هر حال نميتونستين نجاتش بدين . تومور قبلا به کرتکسِ مغزش نفوذ کرده

. يه نفر يه بسته ي مواد گذاشته تو شکمم , بايد درش بيارين . داره نشت ميکنه

. همين حالا انجامش بده
. باشه , من مسئول بي هوشي ام

. دلواپس نباش
! باشه , خيلي خب -

. آروم باش , لطفا اسلحه رو بيار پايين

ميخوام معاينت کنم . باشه ؟

ناراحت نميشي ؟
! نه -

. الو -
! مامان

. عاليه که خبري ازت ميگيرم

ولي اونجا ساعت چنده ؟

. نميدونم , شبه
. يه لحظه صبر کن , از خط ديگه اي بگيرمت -

. با داخل شکمت کار دارم

. برگشتم , تو زياد از ما جدا نشدي , مگه نه ؟ قول دادي که مواظب خودت باشي

. سعيمو ميکنم مامان , سعيمو ميکنم
. خٌب , مچکرم با اين که ناراحتي زنگ زدي

. پدرتم ناراحته , دلش برات تنگ شده

. خونه نيست , رفته " ويرجينيا " . معمولا صبحا زنگ ميزنه

! مامان
بله ؟ -
. من همه چيزو حس ميکنم

منظورت چيه عزيزم ؟

. فضارو , هوارو

. ارتعاشات , آدمارو

. من ميتونم نيروي جاذبه رو حس کنم

. من ميتونم چرخش زمينو حس کنم

. گرمايي که بدنم به جا ميذاره

. خونِ تو رگامو

. ميتونم مغزمو حس کنم

. عميق ترين قسمت هاي حافظم رو

عزيزم ارتباط بد شد , انقدرا خوب صداتو نميشنوم , راجع به خاطرات چي گفتي ؟

. دردِ تو دهنم

. وقتي اٌرتودنسيت داشتم , يادم مياد حسي که دستاي تو روي پيشونيم داشت , وقتي تب داشتم

. يادم مياد که گربه رو نوازش ميکردم , خيلي نرم بود

يه گربه ؟ کدوم گربه عزيزم ؟

. اون " سياميز " با چشماي آبي و دم شکسته

. عزيزم تو امکان نداره اونو يادت بياد
. تو به زور يک سالت بود

. يادم مياد , مزه ي شيرت رو تو دهنم

. اون مايع گرم

عزيزم , راجع به چي داري حرف ميزني ؟

. فقط ميخوام بگم خيلي دوستتون دارم مامان و بابا

. عزيزم

. ميخوام تشکر کنم از هزاران بوسه اي که هنوز روي صورتم حسشون ميکنم

. دوستت دارم مامان

. منم دوست دارم عزيزم . بيشتر از هرچيزي

چقدرش مونده ؟
. پونصد گِرم -

چقدر طول ميکشه که بدنم بقيشو از دست بده ؟

بايد بدونم چيه تا بتونم جواب بدم . اجازه هست ؟
! ادامه بده -

CPH4.

. دربارش بهم بگو

بدن زنان باردار , در هفته ي ششم بارداري , سي پي اچ 4 ميسازه

. به مقدار خيلي ناچيز

. براي بچه , يه بسته از قدرت بمب اتمه

انرژي ضروري رو در بدن جنين حفظ ميکنه , تا استخون هاي بدنش شکل بگيره

.شنيده بودن سعي دارن نسخه ي مصنوعيش رو بسازن

. اما نميدونستم که موفق شدن

. اگه واقعا اين سي پي اچ 4 در اين مقدار باشه , عجيبه که هنوز زنده اي

. نه براي مدت طولاني

: مــــترجم
SigmA

ارائه اي متفاوت از وب سايت اسکاي دبليو دبليو اي
www.SkyWwe.net

. رشد هميشه يه پروسه دردناکه

. مثل وقتي بچه اي و استخون هات رشد ميکنن و توهم در همه جاي بدنت درد داري

باورت ميشه صداي رشد استخون هامو يادم مياد ؟

. مثل اين ترق تروقِ زير پوستت

. الان همه چيز متفاوته
. مثل آواز ها و موسيقي هايي رو که ميتونم درک کنم

مثل صداي مايعات

خنده داره , من سابقا انقدر نگران بودم درباره ي اينکه کي هستمو ميخوام چيکاره باشم

و حالا به دورترين نقاط مغزم دست رسي دارم , من چيز هارو

.روشن و واضح ميبينم . و پٍي ميبرم که چي ميسازه از ما , اين " ما " يي رو که هستيم . خيلي ساده س

. اينا همه , موانع هستن

برات معني دارن ؟

. درست مثل دردي که الان داري . جلوي درکت رو ميگيره

. همه ي چيزي که ميفهمي درده . همه ي چيزي که ميشناسي . درده

بقيه حاملينِ مواد کجان ؟
.مواد باقي مونده رو لازم دارم

. براي اهداف دارويي

. برلين

. پاريس

. رٌم

. مچکرم منو سهيم کردي

. شب بخير پروفسور نورمن

امشب شمارو براي شام خواهيم داشت ؟
. خيلي متاسفم

. به کلي خستم
. استراحت خوبي داشته باشيد -
. ممنونم

. منو ترسوندي با اين در زدنت , زنگو ميزدي

. دلم برات تنگ شده

. منم همينطور

کليداتو گم کردي ؟
. آره -

لب تابتو قرض ميدي ؟
. آره , البته

. تمام ديروزو رفتم براي تست اجرا , خيلي جالب بود

.پس تو تمام ديروزو همينجا بودي , چون حالم بهم ميخوره از اين که وقتتو ميزاري براي وراجيِ کردن با اين چيني ها

.حالا کي چيني ميفهمه ؟ من که نميفهمم

هميشه ميگن بهت زنگ ميزنيم , هيچوقت هم زنگ نميزنن , چون اصلا شماره آدمو نميگرن

. به استسناي اون مرده
. که چيني هم نيست

. تو آژانس کار ميکنه , و خيلي با نمکه . اوه خداي من بانمکه

. نه از اون با نمکايي که منو تو ميشناسيم

. بزار از اينجا شروع کنم . هرگز نميتوني حدث بزني منو کجا بٌرد

. سوئيت چهار فصل سلطنتي
. و تمام شبو باهم بوديم

. متاسفم هٍي راجع به خودم حرف ميزنم
چه خبر ؟ ريچارد چطوره ؟

. مٌرد
. شما ها ديوونه اين -

. ميرم دوش بگيرم

بله ؟
.. پروفسور نورمن , اسم من لوسيه

. من تمام تحقيقاتتون رو درباره ي مغز انسان خوندم . ما بايد هم ديگرو ببينيم

!تمام تحقيقاتم ؟

.ووه . به خودم ميبالم خانم ولي باورش برام سخته

... اونا نبايد کمتر از
. شش هزارو هفت صدو سي و چهار صفحه , اگه بخواي ميتونم همشو از حفظ برات بگم

.تو از دوستان اِميلي هستي ؟ به نظر مياد از اون شوخي هاي احمقانه ي اونه

اون با توئه ؟
. نه , من تنهام -

تو کي هستي ؟
. همين الان گفتم بهت

لوسي , درسته ؟
. آره , معذرت ميخوام

. من نظريه تونو راجع به ظرفيت هاي مغزي خوندم

. يکم ابتدايي بود , ولي کارت رو درست انجام دادي

. مچکرم

. پروفسور سلول هاي من دارن تکثير ميشن , با سرعت خارق العاده ي 7 ميليون در هر ثانيه

. مشکل دارم , در مورد زمان مرگم که کمتر از 24 ساعت ديگه اتفاق ميوفته

درباره ي چي حرف ميزني ؟

. خٌب دارم ميگم که نظريو تو فقط يه نظريه نيست . من مقداري زيادي سي پي اچ 4 جذب کردم

که به من اجازه ميده از 100%ـه ظرفيت هاي مغزم استفاده کنم

. و الان من در استفاده ي 28%اي ام . و چيزايي که تو نوشتي حقيقت دارن

وقتي مغزي که ظرفيتش به 20% رسيده , کارش رو شروع ميکنه و گسترده ميشه

. ديگه براش مانعي وجود نداره . مثل دومينو به دنبال هم ميان

. من مغز خودمو تحت کنترل دارم

. خٌب , نميدونم چي بگم

. حقيقت داره , من 20 سال از عمرمو روي اين نظريه کار کردم

. و تاحالا در حد يه فرضيه بوده و ايده ي تحقيقاتي

... من هرگز فکر نميکردم کسي

تو ميتوني سوخت و ساز بدنتو کنترل کني ؟
. آره -

. و ميتونم بدن ديگران روهم کنترل کنم

. همينطور امواج مغناطيسي و الکتريکي روهم کنترل کنم

. نه همشون رو
فقط ساده ترينِشون رو . مثل تلويزيون

. تلفن
. راديو

. حيرت انگيزه

. و من دردو حس نميکنم

. يا ترسو

. يا هيجانو

. مثل اينه که همه ي چيزايي که از ما يک انسان ميسازه داره در من محو ميشه

.. مثل اينه که , هرچي احساس انسان بودن در من کمتر ميشه

... همه ي دانش و اندوخته ها درباره ي - همه چيز - فيزيک کوانتٌم - رياضي کاربردي -

... قابليت بي نهايت هسته ي سلولي

. دارن در مغز من اين دانش هارو منفجر ميکنن

. نميدونم بايد باهاش چيکار کنم

اگه داري از من ميپرسي چيکار کني

ميدوني , تو درباره ي خودِ ماهيتِ

زندگي فکر ميکني ؟ منظورم از همون آغازشه

. همون گسترشِ اولين سلول وقتي به دوتا تقسيم شد

تمام هدفِ زندگي

. انتقال چيزيه که ياد ميگيري

. هدف والاتري وجود نداره

... اگه با تمام دانشي که جمع کردي , از من ميپرسي چيکار کني , من ميگم

. منتقلش کن

. مثل يه سلول ساده که از زمان عبور ميکنه

. زمان
. بله , البته

. بيشتر از 12 ساعتِ ديگه پشتِ درم

داري ميري ؟
. آره -

اين چيه ؟
. يه نسخست

از کٍي تاحالا به زبون چيني به مردم خدمت ميکني ؟
. از يک ساعت پيش -

. من هيچي از اين نميفهمم

. کليه ها و کبدت خوب کار نميکنن , بايد شيوه زندگيت رو عوض کني

. اين دارو هارو مصرف کن , ورزش کن , غذاهاي اورگانيک هم بخور , خوب ميشي

. ساعت 11 شب گذشته , يک زن به يک بيمار تير اندازي کرد

. که در بيمارستان " تري-سرويس " اتفاق افتاد

. مظنون , 25 ساله با موهاي بلوند و قد متوسط

. پليس در سراسر کشور به دنبال اوست .
. اون مسلح و خطرناکه

بله ؟ -
. من الان يه تماس عجيب از طرف يه آمريکايي در تايوان داشتم

. يه زن جوان که ميگه اطلاعات مهمي راجع به قاچاق مواد مخدر داره

. وصلش کن
. باشه -

الو ؟ -
. من راجع به يه گروه قاچاقچي مواد مخدر اطلاعات مهمي دارم , ميخوام با مقام مسئولش صحبت کنم

. آها , تو خيلي خوش شانسي . مقام مسئول ديگه اي بجز من وجود نداره

ولي بزار از اول شروع کنم , اسمت چيه ؟

. خوب گوش کن " دِلر يو " . از روي ميزت پاشو , بشين روي صندليت , خودکار قرمزو تو دست چپت بگير و هرچي ميگم ياد داشت کن

. دوربيني وجود نداره . عجله کن
. نميتونم وقت تلف کنم

. ادامه بده

. شرح حال سه نفر برات مياد که دارن وارد ميشن و هرکدوم يک کيلو مواد مخدر با خودشون حمل ميکنن

. تو بايد اونارو دستگير کني و بعد مواد رو جمع آوري کني

چه نوع مواد مخدري ؟
. پودر -

. در بسته هاي نايلوني که تو روده هاشون پنهان شدن
معذرت ميخوام ؟ -

. مطمئن شو که با دقت اونارو در ميارن . خيلي قويند

. باور کن
گرفتي ؟ -
. آره

. خوبه , دارم روت حساب ميکنم

همه چي روبه راهه ؟

. بــرلين - آلـمان

! خودشه , بگيرينش

ميشه با من بياين ؟

. پــاريس - فـرانسه

سلام . آقا , شما آمريکايي هستين ؟
ميشه با من بياين ؟

. رٌم - ايـتاليا

سلام آقا , ميشه با من بياين ؟
. بله , البته -

! برو دنبالش

. دل ريو هستم

. کاپيتان مارکو برتزي هستم
. مچکرم تماس گرفتين -

. بسته تحويل داده شد

. خيلي ممونم , آدرس کامل رو ميفرستم که منتقلش کنيد
. حتما -

. سه تا بودن

. خانم ها و آقايان , داريم به فرودگاه " چارلز دو گٌل " نزديک ميشويم

. خانم بايد از شما تقاضا کنم که کامپيوترتون رو کنار بزاريد
. بهتره دماغتو پاک کني -

معذرت ميخوام ؟
ميتونم يه ليوان شامپاين بخورم ؟ -

. بله , البته

. خانم , شامپاينتون
. ممنونم -

. متاسفم ولي بايد ميزتون رو بزاريد سرجاش
. حتما -

. به سلامتي دانش

اگه زيستگاه مساعد نباشه

. سلول ها فناناپذيري رو انتخاب ميکنن

. به عبارت ديگه , خودکفايي و خودگرداني

! بايد همينجا بمونين

. لطفا درو باز کنيد

يه چيزي بگين ! حالتون خوبه ؟

. يه کاري بکن
. ميرم کمک بيارم -

! درو باز کنيد

خانم , حالتون خوبه ؟
. يه چيزي بگين -

. لوسي , متولد 10 مارچ 1988 , پنسيلوانيا

با يه جاي زخم روي شکمش ؟
. آره درسته

حالش چطوره ؟
. خوبه . خوابيده -

. با دارويي که بهش تزريق کردم , ميخوابه

! اون بيدار شده
مطمئني ؟ -

. آره , روي تخت نشسته

. اونجاست
اون الان رفتارش قابل کنترله ؟ -
. بله , البته

! خانم

. تکون نخور
. ميخوام باهات تنها صحبت کنم -

. منم ميخوام دستاتو ببري بالا

بسته رو گرفتي ؟
. آره -

کجان ؟
. جاشون امنه . اينجا تو پاريس

. تو دستاي من جاشون امن تره

. ماشينو نذار اونجا , پارکش کن

. به عنوان پليس , تو خيلي عجيب به نظرم مياي

. اما , باهات رو راست باشم , بعد از اين که اونارو اونجا کشتي , عصبي شدم

. وقتي اونجا همه رو دراز به دراز خوابوندي رو زمين , فهميدم که بايد نگران باشم
. ميدونم -
. خوبه -

ناراحت ميشي ؟
. نه -

اين چيه ؟
. کره اي هستن . من بايد بِرونم

. نه نه نه , اين ماشين پليسه

. نه نه خانم , تو اجازه نداري . اين ماشينِ پليسه
. خيلي خٌب

! بجنبين

. آقا .. معذرت ميخوام آقا , من بايد با يکي صحبت کنم
. پليس اونجاست -

. ببين , من آلمانيم . وکيل ميخوام

. من ميرم به بخش جراحي
برات نوشيدني بگيرم ؟ -
. آره

تو هميشه اينجوري رانندگي ميکني ؟
. قبل از اين اصلا رانندگي نکردم

. عاليه

. هٍي , يکم يواش تر
. ديرمون شده -

. هٍي , ترجيح ميدم دير برسم تا بميرم
. ما نمي ميريم

. متاسفم آقا , من موافق نيستم

! آروم ! خوبه

چطوري بهشون بگم مارو تعقيب نکنن ؟
. دلواپس نباش -

. چمدونو بده من

. بکشينش و بسته رو بردارين

. همينطور نايستين اونجا . بکٌشينش

. بازش کن

. بريم
. مطمئن نيستم برات کمکي باشم -

. آره هستي
اين براي چي بود ؟ -

. براي يادآوري
بريم ؟

کجا بريم ؟
. سمت چپ
. خيلي خٌب

. نه , از اين طرف

. اون ماشينو تعقيب کن

پروفسور ؟
. ممنون -

الو ؟ -
.لوسيم -

سلام . تويي ؟ تو پاريسي ؟ -
. آره اينجام

. خوبه خوبه , عاليه

. خب ببين , من الان ديگه تو هتل نيستم . اومدم دانشگاه

. به خودم اجازه دادم تا چندتا از همکارامو جمع کنم تا درمورد تو باهم گفتگو کنيم

. من در اين حوزه باهاشون حرف زدم , درضمن قابل اعتمادن
. من بهت اعتماد دارم -

. ممنون
تو ميتوني الان بياي دانشگاه ؟

. خيلي خوشحالم ميبينمت
. همچنين -

. کاپيتان دل ريو
. خوش وقتم

. بزار به همکارام معرفيت کنم

. پرفسور کارتير , جراح مغز و اعصاب -
. ميدونم اونا کي هستن -

. البته

.. آقايون , اين لوسيه , اولين زني که

... يعني

.. همونطور که قبلا اشاره کردم , خانم لوسي به دليلي که براي من مجهوله

قسمت هاي معيني از مغز رو کشف کرده

. که جزو نواحي دست نيافتني از مغز بوده

. اون قابليت هايي داره
ميتوني يه نمونه نشونمون بدي ؟ -

. دخترت " گابريل " شش ساله , در تصادف با يه ماشين آبي جونشو از دست داد

. يه پرنده ي آبي , به آينه ي عقب آويزون بود

. رئيس , پنج تا از نفراتمون تو بيمارستانن , متاسفم
چندتا باقي موندن ؟

. بيست و پنج نفر با من هستن

. اون دختر لعنتي . تسليم نميشه . اون يه جادوگره
. ميدونم -

. خودم ميکشمش

.اون مرد داره مياد اينجا . ميتوني امنيت اتاق رو تامين کني ؟ من بايد تمرکز داشته باشم
. البته -

. سريعتر

چطور موفق شدي به اين اطلاعات دسترسي پيدا کني ؟

. از طريق پالس هاي الکتريکي که هر سلول ميشناسه و با سلول ديگه ارتباط برقرار ميکنه
. سلول ها در هر ثانيه 1000 بيت اطلاعاتو بين هم ردو بدل ميکنن

. گروه هاي سلولي باهم جمع ميشن و شبکه هاي عظيم ارتباطي به وجود ميارن

.. که در اون اجسام شکل ميگيرن . سلول ها باهم جمع ميشن , شکل ميگيرن , بد شکل ميشن

. يا تغيير شکل ميدن , وسعت گوناگوني ها اهميت نداره

. انسان ها خودشون رو منحصر به فرد و يکي در نظر ميگيرند
. بنابراين همه ي نظريه ي وجوديشون رو بر مبناي يگانگيشون ميسازن

. يک , واحد سنجش و اندازه س
. اما اينطور نيست

. کل نظام اجتماعي اي رو که جا انداخته ايم , بر اساس طرح يک + يک = دو , شرح ميديم
. اين چيزيه که همه ي ما آموختيم

. اما يک + يک هرگز مساوي با دو نيست

. در حقيقت هيچ اعداد و حروفي وجود نداره

ما هستي رو کٌد بندي ميکنيم تا به حدو اندازه ي انسان کاهش پيدا کنه

. و برامون قابل درک بشه

. ما ميزان هاي خودمون رو خلق ميکنيم تا ميزان هاي غير قابل فهم رو فراموش کنيم

اما اگه انسان واحد سنجش نيست

, و قوانين رياضي حاکم بر جهان نيست

پس از چه نوعه ؟

اگه تعدادي اتومبيل در يک جاده با سرعت درحالِ عبور باشند و سرعت را بي نهايت بالا ببريد

. اتومبيل ها ناپديد مي شوند

در اين صورت چه چيزي ثابت ميکنه که ما وجود داريم ؟

. زمان وجود مارو توجيه ميکنه , زمان تنها واحد حقيقيِ اندازه و ميزانه

. زمان وجود کاهنات را ثابت ميکند

. بدون زمان , ما وجود نداريم

. زمان مايه ي وحدت و سازگاريست

همه جاي ساحتمون رو بگردين و دختره رو پيدا کنين

. بيشتر از اين نميتونيم جلوشون رو بگيريم

. پس وقتِ رفتنه

تو مطمئني به چنين مقدار زيادي احتياج داري ؟
. ميترسم زنده نموني

بعضي از سلول هام براي دفاع از صحتِ خودشون

... تا آخر به مبارزه ادامه ميدن

. تا به اون درصدي از سلول ها که من مجبورم نيرو وارد کنم , غلبه کنن و اونارو تا هسته ازهم بپاشن

... همه ي اين اطلاعات , لوسي

. من حتي مطمئن نيستم که نوع بشر براي دريافت اون آماده باشه
. ما با قدرتو منافعش به خيلي جاها کشيده ميشيم

با ماهيتي که آدما دارن

. اين اطلاعات فقط براي ما بي ثباتي و هرج و مرج مياره

. جهل باعث هرج و مرج ميشه , نه دانش

. من اطلاعاتم رو در کامپيوتر آپلود ميکنم و راه دسترسي به اون رو برات پيدا ميکنم

. اميدوارم ارزشِ قرباني شدن تورو داشته باشيم

. هيچکس از جاش تکون نخوره

انگليسي ميفهمي ؟

چيکار داره ميکنه ؟ -
. داره انرژي درون اجسام رو جستو جو ميکنه

. و سعي داره به کامپيوتر هاي ما وصل بشه

! رئيس من اينجام
. با اينا يه کاري بکن -

. باشه رئيس

. شماها , بياين

حاضرين ؟

. از اون طرف . سريع

اوه خداي من ! چه اتفاقي داره ميوفته ؟

چي کار داره ميکنه ؟
. نسل جديدي از کامپيوتر رو ميسازه , تصور ميکنم

کجاس ؟
! جواب بده

! نگاه کن ! کامپيوتر داره حرکت ميکنه

!هٍي , اون کجاس ؟

مــــن هـــمه جا هـــستم

. حيات يک ميليارد سالِ پيش به ما داده شد

. حالا بايد بدونين باهاش چيکار کنين

: مـــترجم
SiGMA

: زيـرنويس و زمـان بندي
Randy_SLiMShadY

ارائه اي مــتفاوت از وب سـايت اسـکاي دبـليو دبليو اي
www.SkyWwe.net

بــــراي دانـــلود فـــيلم ها و ســـريال هاي ديگر به وب ســايت اســـکاي دبليو دليو اي مــراجعه کنيد
www.SkyWwe.net || www.SkyWwe18.iR